گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
|
چهار شنبه 29 ارديبهشت 1395 ساعت |
بازديد : 816 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بیصورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشانهاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت؟
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
مولوی
برچسبها:
مولوی ,
دیوان شمس ,
شمس تبریزی ,
ای قوم به حج رفته ,
قوم ,
حج ,
معشوق ,
خواجه ,
همسایه ,
صورت ,
خانه ,
کعبه ,
دسته گل ,
باغ ,
بحر ,
خدا ,
گنج ,
پرده ,
افسوس ,
رنج ,
بام ,
سرگشته ,
تک درخت ,
,
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1
|
یک شنبه 1 شهريور 1394 ساعت |
بازديد : 2062 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
خسروا روزی ز عمرم گر سپهر افزون کند یا نگیرد بسته مرگم چون مگس را عنکبـوت
گـر توانـم سجدهگاه شکـر سـازم ساحتت چـون مسیح مریم از صفر حمل تا پای حوت
پس چه گویی صرف یارم کرد بر درگاه تو هـریکی این روزها را از پـی یکروزه قــوت
بخت را دانــی کــه یارد کـرد حـی لاینام اعتــکاف ســدهی درگــاه حــی لایمـــوت
طالب مقصـود را یک سمت باید مستــوی مــرد را ســرگشته دارد اختلافات سمـــوت
من چو کـرم پیلهام قانع به یک نوع از غذا توامان با صبــر چـون وتــر حنیفـی با قنـوت
فضلهی طبعم نسیجالوحد از این معنی شدست فضلـهی کرمـک نسیجالالف شد با برگ توت
انوری لاف سخن تا کی زنی خاموش باش بو که چون مردان مسلم گرددت ملک سکوت
ای خـواجه رسیدست بلندیـت به جایـی کـز اهتل سمـوات به گوشت برسـد صـوت
گـر عمـر تو چون قد تو باشـد به درازی تــو زنــده بمانــی و بمیـرد ملکالمــوت
برچسبها:
انوری ,
قطعه ,
خواجه ,
بلندیت ,
اهل سماوات ,
صوت ,
عمر ,
قد ,
درازا ,
زنده ,
ملک الموت ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد
|
|
|
|