گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
در اين عمري که ميدانی فقط چندي تو مهماﻧﻲ!
چهار شنبه 18 مرداد 1396 ساعت | بازديد : 1125 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

در اين عمري که ميدانی

فقط چندي تو مهماﻧﻲ!

به جان و دل

تو عاشق باش

رفيقان را

مراقب باش

مراقب باش ﺗﻮ به آﻧﻲ،

دل موري نرنجاﻧﻲ...

که در آخر تو ميمانـﻲ و

مشتي خاک که از آﻧﻲ...



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


بيا و دفتر دل را دوباره دوره كنيم
شنبه 10 مهر 1395 ساعت | بازديد : 284 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

عجيب حالم از اين زندگی به هم خورده ا‌ست

هميشه روزنه‌هايش برايم افسرده است

عفونت دهن آسمان و گند زمين

تمام پنجره‌ها را يكي يكي خورده است

همه شب از دمل ماه چرك مي‌تابد

و دست‌هاي خيابان شهر پژمرده است

فرار مي‌كنم از هر چه بود و هر چه هست

كه مرده شور مرام زمانه را برده است

به تو چطور بگويم به زندگي خوش باش؟

كه بوي گند مشام تو را هم آزرده است

بيا و دفتر دل را دوباره دوره كنيم

ببين چه زشت ورق‌هاي عمرخط خورده است؟

وگور ساكت ساعت كه بر رف افتاده

براي عقربه‌اي كز ابتدا مرده است


 تک درخت



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


چه غريب ماندی ای دل! نه غمی، نه غم‌گساری
یک شنبه 4 مهر 1390 ساعت | بازديد : 448 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

چه غريب ماندی ای دل! نه غمی، نه غم‌گساری

نه به انتظار ياری، نه ز يار انتظاری
***
غم اگر به كوه گويم بگريزد و بريزد

كه دگر بدين گراني نتوان كشيد باری
***

چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان

كه به هفت آسمانش نه ستاره‌اي است باری
***

دل من، چه حيف بودی! كه چنين زكار ماندی

چه هنر به كار بندم كه نماند وقت كاری
***

نرسيد آن كه ماه به تو پرتوی رساند

دل آبگينه بشكن كه نماند جز غباری
***

همه عمر چشم بودم كه مگر گلی بخندد

دگر ای اميد خون شو كه فرو خليد خاري
***

سحرم كشيده خنجر، كه چرا شبت نكشته‌ست

تو بكش كه تا نيفتد دگرم به شب گذاری
***

به سرشك همچو باران ز برت چه برخورم من؟

كه چو سنگ تيره ماندی همه عمر بر مزاری
***

چو به زندگان نبخشی تو گناه زندگانی

بگذار تا بميرد به بر تو زنده واری
***

نه چنان شكست پشتم كه دوباره سر برآرم

منم آن درخت پيري كه نداشت برگ و باری
***

سر بى‌پناه پيری به كنار گير و بگذر

كه به غير مرگ ديگر نگشايدت كناری
***

به غروب اين بيابان بنشين غريب و تنها

بنگر وفای ياران كه رها كنند ياری...

هوشنگ ابتهاج

 

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


غمخوار من، به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی
سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 298 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 

غمخوار من، به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی

 با من به جمع مردم تنها خوش آمدی

 بین جماعتی که مرا سنگ می‌زنند

 می‌بینمت، برای تماشا خوش آمدی

 راه نجات از شب گیسوی دوست نیست

 ای من به آخرین شب دنیا خوش آمدی

 پایان ماجرای دل و عشق روشن است

 ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی

 با برف پیری‌ام سخنی بیش از این نبود

 منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی

 ای عشق، ای عزیزترین میهمان عمر

 دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی

 

 

فاضل نظری

 

 

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد

موضوعات
تبادل لينک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تک درخت و آدرس lonetree.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سايت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 777
:: کل نظرات : 19

آمار کاربران

:: افراد آنلاين : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاين


آمار بازديد

:: بازديد امروز : 1344
:: بارديد ديروز : 4854
:: بازديد هفته : 6198
:: بازديد ماه : 19477
:: بازديد سال : 87779
:: بازديد کلي : 348161
منوي کاربري


عضو شويد


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری