گفت استاد مبر درس از یاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من، نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت از استاد بُوَد
که به تعلیم من اُستاد اِستاد
هر چه میدانست آموخت مرا
غیر یک اصل که ناگفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف! استاد به من یاد نداد
گر بِمُردَست، روانش پر نور
ور بُوَد زنده خدا یارش باد
ایرج میرزا
برچسبها:
ایرج میرزا ,
استاد ,
یاد ,
آموخت ,
نان ,
مادر ,
پدر ,
تربیت ,
نادان ,
آزاد ,
اصل ,
قدر ,
نور ,
خدا ,
یار ,
نکو ,
قدر ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
پنج شنبه 22 مرداد 1394 ساعت |
بازديد : 585 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
از مرگ نترسید، زیرا تلخی آن از ترس آن است.
هر چه جست و جو کردم ، کسی را نیافتم که به نادانی خویش اعتراف کند ، پس من که خود می دانم از همه نادان ترم ، داناترین مردمان هستم .
آنگونه باش که می خواهی به نظر برسی.
من يك شهروند جهانيام و نه يك شهروند آتني.
سقراط
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد