به دریا میزنم، شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر
***
من از روزی که دل بستم به چشمان تو میدیدم
که چشمان تو میافتند دنبال دلی دیگر
***
به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم
به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر
***
من از آغاز در خاکم نمی از عشق میبینم
مرا میساختند ای کاش، از آب و گلی دیگر
***
طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر
***
به دنبال کسی جامانده از پرواز میگردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
فاضل نظری
تک درخت
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1
|
دو شنبه 29 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 402 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
قسم به عشق، که گمگشتهی دلم بودی
اگر کنار تو بودم، مکمِّلم بودی
به خاک مشترک و پاک هردومان سوگند
من از وجود تو بودم، تو از گلم بودی
بدون دیدن روی تو، عاشقت بودم
درون قاب دل آخر، شمایلم بودی
برای یافتنت، دل زدم به دریاها
تو آرمان رسیدن به ساحلم بودی
دلم نوشته نت عشق را به پنجهی تو
که پنجگانهی خطهای حاملم بودی
هزار چرخ خطا زد فلک، که تا امروز
نبینمت که همین جا، مقابلم بودی
اگر که بخت، کمی مهربانتر از این بود
به روی شانهی خالی، حمایلم بودی
تک درخت
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد