موج دريا، سنگ ساحل، قصه ي چشمان توست
مهرباني ها نشان از عشق بي پايان توست
غرق شد دل در خيال لحظه هاي ديدنت
هر كجا هستي و هستم جان من قربان توست
کران تا کران
آب است زیرپا
و جای در جای قایق
و کشتی های غول آسا
از آب رسته به انتظار
دیگر پایت بر زمین نیست
دل گرمی ابدی
رشته ی امید
تنها آب است تا اعماق
که گاهگاه دیوانه وار
پای بر کف می کوبد
و غرش شیرآسای قایق
پاسخی در خور
که ترا دردستانش
به پیش می راند
اینست زندگی بندر
و ساحل نجات پیش رو
امیدی دوباره
به زندگی
گرچه زندگی
زیر پای توست
در اعماق...